می خواهم بگذرم
بگذرم از هر آنچه که تو ندیدی و من احساس کردم
تو نشنیدی هر چند بار که من گفتم و تکرار کردم
ساختم و تو خراب کردی
و من چقدر تشنهء شنیدن حرفهایی بودم که تو هرگز نزدی
اشک ریختم
برای روزهایی که چه نیازمند تو در کنارم بودم
برای خودم که چگونه غرق تو شدم
و بیاد آوردم
خودم را
که چگونه پر از تفکرات ارغوانی بودم
چگونه پرواز را دوست داشتم
و تو را
که بالهای مرا شکستی
همچون قلبم
می خواهم بگذرم
از تو!
از عشق ویران کنندهء تو
از منی که با تو بوجود میامد
و چه غریب بود
قلب این پرنده امروز از پیش تو پرواز خواهد کرد
(فری ناز آرین فر)