عنوان پست
بازدید
نظرات
تاریخ
اين بار اگر دلت در حياط قلبم افتاد سراغش را نگير ، پس نميدهم؛ به جريمه ي زنگ هايي که زدي و فرار کردی
267
0
1378/09/08
303
0
1378/09/08
299
0
1378/09/08
305
0
1378/09/08
289
0
1378/09/08
باغ بی برگی خنده اش خونیست اشک آمیز ، جاودان بر اسب یال افشان زردش می چمد در آن پادشاه فصلها ، پاییز
377
0
1378/09/08
و فاصله ایست ابدی میان عشق و دوست داشتن که برای پیمودن این فاصله ، یا باید پرید ، یا باید فروچکید...
253
0
1378/09/08
چون پرده برافتد نه تو مانی و نه من!(آره خیام،پس ای دوست بیا تا غم فردا نخوريم،یا حداقل کمتر بخوریم!)
277
0
1378/09/08
345
0
1378/09/08
277
0
1378/09/08
341
0
1378/09/08