آی آدم ها
آی آدم ها که بر ساحل نشسته شاد و خندانید
یک نفر در آب دارد می سپارد جان
یک نفر دارد که دست و پای دائم می زند
روی این دریای تند و تیره و سنگین که می دانید
آن زمان که مست هستید ازخیال دست یازیدن به دشمن.
آن زمان که پیش خود بیهوده پندارید
گرفتی دست ناتوانی را
تا توانایی بهتر را پدید آرید
آن زمان که تنگ می بندید بر
کمر هاتان کمربند
در چه هنگام بگویم من؟
یک نفر در آب دارد می کند بیهوده جان قربان!
آی آدم ها که بر ساحل بساط دلگشا دارید!
نان بر سفره جامه بر تن
یک نفر در آب می خواهد شما را........
هر کس که ساختن زندان انفردای به کله اش زده آدم جالبی بوده است و خوب می دانسته چطور با آدمها بازی کند .
یعنی درست تر آن است که بگویم میدانسته آدم بزرگترین دشمن خویش است
لازم نیست او را زیر شکنجه لت و پارش کنند. بتهرین راه این است که خودش را با خودش تنها بگذارند تا خودش دخل خودش را بیاورد.
جیرجیرک
احمد غلامی
*برای دیدن عکس در اندازه اصلی بر روی آن کلیک کنید*
یه روزایی خیلی دلت می گیره برای خیلی چیزا
برای خاطره ها
برای روزای رفته
برای عمری که رفته
برای عروسک بچگی هات
برای مدرسه
برای بازی های کودکانه
برای تک تک روزا که دارن جوونیت رو با خودشون می برن و امان ایستادنم نمیدن
انقدر دلت می گیره که میخوای بری یه جای دور، دور، دور
یه جاییکه راحت بتونی اشک بریزی
یه جاییکه بغض تو گلوت رو فریاد بزنی
یه جاییکه به خودش نزدیک تر بشی و بهش بگی خسته شدی
خسته از همه چی از همه دنیا
بگی خسته شدم ولی لااقل هوامو داشته باش تا کم نیارم
تو که نزدیکی بهم حتی از رگ گردنم نزدیک تر بازم هوامو داشته باش
بازم دستامو بگیر
میدونم فقط خودتی که بهم آرامش میدی...
بـــــی هــــوا بدون مقصــــد ســـمت طــــــوفان تو میــــــرم
منـــــو درگـــــیر خـــــودت کـــــن بلـــکه آرامــــش بگیــــــرم
تعداد صفحات : 408
بهترین حالت نمایش فتوبلاگ با مرورگر گوگل کروم و بهترین رزولوشن برای دیدن فتوبلاگ (800*1280) میباشد.